قتل شوهر عتیقه فروش با اجیر کردن نانوا و خواستگار دختر
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۰۵۵۱۸
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، آبان سال گذشته گزارش کشف جسد پتوپیچ مردی در عمق 50 متری یک دره در روستای وردیج (کن و سولقان) به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد جسد متعلق به مردی حدوداً 50 ساله است.
بیشتر بخوانید: دستگیری ۴ نفر از عاملان درگیری مسلحانه در یک قهوهخانهاز آنجایی که مقتول لباس راحتی بر تن داشت فرضیه قتل در خانه قوت گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه جسد برای تعیین علت تامه مرگ و تشخیص هویت با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در بررسیهای بعدی معلوم شد مقتول یک عتیقهفروش است و چند روز قبل از کشف جسد نیز خانوادهاش ناپدید شدن او را اعلام کرده بودند.
پلیس در نخستین تحقیقات به سراغ خانواده مقتول رفت و پی برد که او از سالها قبل با خانوادهاش اختلافهایی داشته است.
همین موضوع سبب شد مأموران فرضیه جنایت خانوادگی را مدنظر قرار دهند و با تمرکز بر این مسأله نادیا همسر مقتول را تحت نظر قرار دادند و اظهارات متناقض او سبب شد تحت بازجویی قرار گیرد.
نادیا در جریان بازجوییها به قتل همسرش با همدستی یک نانوا و پسر مورد علاقه دخترش به نام آرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: همسرم عتیقهفروش بود و ما وضع مالی خوبی داشتیم اما هیچوقت در خانه ما آرامش نبود و شوهرم سر هر موضوعی با من و پسر و دخترم دعوا میکرد.
اگر پسرم دیر به خانه میآمد راهش نمیداد و میگفت در خیابان بخواب و اگر هم دخترم سمیرا با دوستش حرف میزد تلفن خانه را قطع میکرد.
دیگر از دست رفتارهای او خسته شده بودیم اما نمیدانستیم در مقابل رفتارهای تحقیرکننده او باید چه کاری انجام دهیم تا اینکه چند وقت قبل با مردی که نانوایی داشت آشنا شدم و بعد از مدتی به او اعتماد کردم و برایش از رفتارهای شوهرم گفتم و خواستم برای ادب کردن او با من همراه شود.
از آنجایی که فکر میکردم ممکن است او به تنهایی نتواند از پس شوهرم بربیاید، از خواستگار دخترم هم خواستم به ما کمک کند و آرش هم قبول کرد اما در جریان ادب کردن، همسرم ناخواسته کشته شد.
وی در تشریح ماجرای روز جنایت گفت: آن روز طبق نقشه در خانه را باز گذاشتم تا آنها وارد شوند و شوهرم را کتک بزنند اما آنقدر خشن رفتار کردند که شوهرم فوت کرد و پس از آن برای اینکه ردی از جنایت باقی نماند در حمل جسد با آنها همکاری کردم و با پیچیدن پتو دور جسد او را به روستای وردیج بردیم و به عمق 50 متری یک دره انداختیم و بعد هم فردای آن روز به اداره پلیس رفتم و اعلام کردم شوهرم ناپدید شده است.
با اعترافات صریح متهم، نانوای 30 ساله و آرش 25 ساله نیز بازداشت شدند و در اعترافاتشان عنوان کردند نادیا با وعده پول، خانه و ماشین ما را فریب داد و مجبورمان کرد همسرش را بکشیم.
با تکمیل تحقیقات، برای 3 متهم پرونده کیفرخواست صادر و پرونده آنها برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه خانواده مقتول درخواست قصاص کردند.
پس از آن نادیا به جایگاه رفت و گفت: فقط میخواستم همسرم را به خاطر سالها بداخلاقی و سلب آرامش از خودم و فرزندانم ادب کنم و قصدی برای کشتن او نداشتم. بنابراین اظهارات این دو مرد را که ادعا میکنند با وعده پول آنها را فریب دادهام قبول ندارم.
سپس مرد نانوا به جایگاه رفت و گفت: در نانوایی کار میکردم که با نادیا آشنا شدم و با اینکه ۱۰ سال از او کوچکتر بودم با هم خیلی زود صمیمی شدیم و او به من پیشنهاد داد در صورت کشتن همسرش یک میلیارد تومان پول نقد، یک خانه و یک ماشین به من میدهد اما بعد از قتل همسرش وعدههایش را عملی نکرد. روز حادثه من و آرش مشروب خوردیم و فرهاد پسر مقتول هم به ما ماده مخدر گل داد و اصلاً حالت طبیعی نداشتیم.
پس از ورود به خانه آنها با شوهر نادیا درگیر شدیم و من با چوب چند ضربه به سرش زدم اما هنوز زنده بود که نادیا کاردی از آشپزخانهشان آورد و به من داد و من که در حال خودم نبودم، چند ضربه هم با چاقو به او زدم. بعد هم آرش با گلدانی شیشهای ضربهای به سر وی زد که فوت کرد.
در ادامه آرش به جایگاه رفت و گفت: چند ماهی بود که با سمیرا آشنا شده بودم و میخواستم با او ازدواج کنم. بعد از اینکه فهمیدم پدرش خیلی خانوادهاش را اذیت میکند، میخواستم خودم را نشان بدهم و به آنها کمک کنم. من فقط یکبار با گلدان به سر مقتول کوبیدم که ضربهای کاری و کشنده نبود.
به دنبال اظهارات متهمان و در حالی که پزشکی قانونی علت فوت را ضربات جسم برنده به بدن قربانی اعلام کرده بود، قضات دادگاه پرونده را به کمیسیون پزشکی قانونی ارسال کردند تا علت تامه مرگ مشخص و روشن شود کدام ضربات موجب مرگ قربانی شده است.
در پایان این جلسه مقرر شد پس از گزارش پزشکی قانونی، متهمان بار دیگر برای دفاع از خود در دادگاه حاضر شوند.
انتهای پیام/
کد خبر: 1194686 برچسبها اخبار حوادثمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار حوادث پزشکی قانونی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۰۵۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فروش میلیون دلاری شاهکار ناتمام
یک تابلو نقاشی اثر «گوستاو کلیمت»، نقاش برجسته اتریشی که گمان میرفت از مدتها قبل گم شده است، در یک حراجی به قیمت دهها میلیون دلار به فروش رسید.
به گزارش ایسنا، «پرتره خانم لیزر» اثر «گوستاو کلیمت» که در حقیقت تابلو نقاشی از تصویر یک زن جوان است که به علت درگذشت «کلیمت» ناتمام باقی ماند، در جریان حراجی که روز چهارشنبه برگزار شد، بهرغم حاشیههایی درباره موضوع و تاریخچه آن به قیمت ۳۲ میلیون دلار معادل ۳۰ میلیون یورو فروخته شد.
«رویترز» نوشت، این تابلو نقاشی که در ماه ژانویه و پیش از مزایده به نمایش گذاشته شده بود، درحالی مدتها به عنوان یک اثر هنری گمشده در نظر گرفته میشد که در حقیقت چندین دهه در یک ویلای خصوصی واقع در وین نگهداری میشد. کارشناسان پیش از مزایده این اثر ارزش آن را بین ۳۰ الی ۵۰ میلیون دلار برآورد کرده بودند.
در این نقاشی یک سوژه احتمالاً نوجوان در لباس فیروزهای و یک بالپوش گلدار با چشمهای قهوهای نافذ و موهای تیره و مجعد به همراه پسزمینهای سرخ به تصویر کشیده است.
کاتالوگهای اخیر آثار کلیمت (۲۰۰۷ و ۲۰۱۲) موضوع این نقاشی پرتره را دختری ۱۸ ساله به نام مارگارت کنستانس لیزر (متولد ۱۸۹۹) دختر صنعتگر بزرگ آدولف لیزر، معرفی میکند. تحقیقات جدیدی که توسط خانه حراج وین انجام شده اکنون نشان میدهد که دو عضو دیگر از خانواده لیزر ممکن است به عنوان سوژه کلیمت به کار گرفته شده باشند: هلن لیزر (متولد ۱۸۹۸)، دختر بزرگ هنریت آمالی لیزر-لاندو و جاستوس لیزر و دختر کوچکتر آنها آنی لیزر (متولد ۱۹۰۱). خانواده لیزر متعلق به جامعه طبقه رده بالای وین و از حامیان مشهور گوستاو کلیمنت مدرنیست مشهور اتریشی بودند.
کلیمت احتمالا این نقاشی پرتره را در سال ۱۹۱۷، تنها یک سال قبل از مرگش بر اثر سکته مغزی، آغاز کرد. اینکه وقتی این نقاشی در استودیوی «کلمیت» بود و چه اتفاقی برای آن نقاشی پس از مرگ کلیمت در سال ۱۹۱۸ افتاد، مشخص نیست.
انتهای پیام